در کنار تلاشهای ستودنی پژوهشگرانی که نقش قرآن را در آثار شیخ مفید، برجسته نمودهاند، هنوز مشی تفسیری او، آنگونه که شایستۀ این شخصیت بزرگ است، معرّفی نشده است. او عقلمدارانه و با تکیه بر معارف ناب اهل بیت:، روایات تفسیری را در تبیین قرآن بهکار بست و در هر جا که نیاز بود، به تحلیل و نقد آنها پرداخت. طبیعی است که این الگوی تفسیری نظاممند، بدون داشتن مبانی درست و پایبندی به آن در فرآیند تفسیر، امکانپذیر نبوده است. در این مقاله، برخی از مهمترین این مبانی مورد بررسی قرار گرفته است.