نظریه وضع الفاظ برای ارواح معانی در اندیشه مفسران امامیه

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

...

چکیده

یکی از دیدگاه های در تفسیر کلمات قرآن، که بیشتر از سوی فیلسوفان و عرفا مطرح شده، با عنوان وضع الفاظ برای ارواح معانی شهرت یافته است. این دیدگاه معتقد است که در تفسیر الفاظ قرآن کریم، باید آنها را بر معنایی عام و شامل حمل کرد تا هر واژه تمام مصادیق ممکن مادی و معنوی لفظ را در برگیرد. مبتنی بر این دیدگاه، اهل حکمت و معرفت برآنند که آیات متشابه مربوط به صفات الهی اولا باید به روح معنا تفسیر شوند یا معنای مادی آنها، ثانیا این الفاظ باید به نحو حقیقت به خدا نسبت داده شود نه مجاز. براین اساس، دیدگاه وضع الفاظ برای ارواح معانی به نوعی توسعه معنا در الفاظ قرآن دست می زند. مقاله حاضر با روش توصیف و تحلیل در صدد پاسخ به این سؤال است که دیدگاه وضع الفاظ برای ارواح معانی چه جایگای در تفاسیر امامیه دارد و در دوره معاصر از چه تحولاتی برخوردار شده است. نتیجه به دست آمده حاکی از آن است که با توجه به ارتباط اصطلاح «وضع الفاظ برای ارواح معانی» با معانی باطنی و تأویلی، مشترک معنوی، توسعه معنا، چندمعنایی و معنای اساسی در معناشناسی، مورد توجه جدی مفسران امامیه به ویژه در دوره معاصر قرار گرفته و با عبور از تفسیر آیات متشابه مربوط به صفات، از آن به عنوان یک قاعده در تفسیر کلمات قرآن به منظور پاسخگویی حداکثری به نیازهای دوران معاصر بهره می گیرند.

کلیدواژه‌ها