آیه "ما فرطنا فی الکتاب من شیء" (انعام: 38) از جمله آیاتی است که مفهوم "الکتاب" در آن به فراوانی در بین مفسران مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. این پژوهش با بررسی آراء مفسران در ۷ قرن اول اسلام و تمرکز بر تحولات فکری، تلاش میکند تا نقش جبّائی، مفسر معتزلی(زیسته در قرن 4 و 5)، در تحول مفهومی "الکتاب" را روشن سازد. جبّائی با طرح نظریه جامعیت علمی قرآن، نخستین کسی بود که این مفهوم را از "لوح محفوظ" به "قرآن" گسترش داد . این تحول رویکردی نقش مهمی در اندیشه تفسیری پس از او ایفا کرد. پژوهش حاضر با رویکرد تاریخی-فرهنگی، زمینههای تاریخی و فرهنگی سه قرن اول اسلام را بررسی کرده و عوامل مؤثر در شکلگیری اندیشه جبّائی را تحلیل میکند. در این مطالعه، چالشهای تفسیری، نقش فتوحات اسلامی در تبادل فرهنگ و دانش، نهضت ترجمه در عصر عباسی و حمایتهای عباسیان از علوم و مخالفت سنتگرایان با علوم زمانه بررسی شدهاند. نتیجه این بررسیها نشان میدهد که نظریه جامعیت علمی قرآن جبّائی، تأثیر عمیقی بر اندیشه تفسیری مفسران قرون بعدی داشته و به رغم مخالفتهایی که با آن شده، همواره مورد توجه و بحث بوده است.