یکی از مسائل بنیادین تفسیر قرآن، منابع آن است، که در طول تاریخ تفسیر، از آنها و اعتبارشان بسیار بحث و گفتگو شده است. از جمله منابعی که مفسران، برای اثبات و یا رد دیدگاهی تفسیری به آن استناد کردهاند، اجماع است. اجماع، اتفاق نظر در مسألهای است، و اجماع ممکن است، یک امت یا یک طائفه و یک صنف و گروه متخصص در امری باشد که بنا به ملاحظاتی، هر کدام از اعتباری برخوردارند، و میتوان به آنها استناد کرد. فضل بن حسن طبرسی عالم امامی قرن ششم، صاحب تفسیر نامور مجمع البیان، در تفسیر خود، در عرصههای گوناگون علوم قرآنی و تفسیر متن، به فراوانی به اجماع استناد کرده و نظری را به اثبات رسانده و یا تأیید کرده و یا دیدگاهی را با استناد به آن، نقد و رد کرده است. این نوشته به روش توصیفی تحلیلی، کوشیده است که کاربردها و کارکرد اجماع را در تفسیر یاد شده بکاود، و نشان دهد که چنین رویکردی در تفسیر چه اهمیت و نقشی دارد، کاربرد یاد شده حاکی است که اجماع در استناد تفسیری، معتبر بوده و در عین حال، در صورت وجود دلیلی محکم بر خلاف آن، میتوان از آن عبور کرد.